آیت‌الله علم‌الهدی: رئیس‌جمهور اگر ساده‌زیست باشد، مردم در رفاه هستند مراسم بزرگداشت سی و پنجمین سالگرد ارتحال امام خمینی (ره) در مشهد برگزار شد اعلام ویژه‌برنامه بزرگداشت سالگرد ارتحال امام‌خمینی(ره) و قیام پانزده خرداد در حرم امام‌رضا(ع)   فرصت انابه همه چیز درباره روز دحوالارض | اعمال و توصیه‌های بزرگان ویدئو | ائمه معصومین(ع) هادیان همه بشریت در مسائل دین و دنیا هستند ویژه برنامه‌های سی و پنجمین سالگرد ارتحال امام خمینی (ره) در حرم مطهر رضوی اعلام شد آمار زائران ایرانی در حج از ۵۳ هزار نفر گذشت (۱۲ خرداد ۱۴۰۳) اعلام برنامه‌های گرامیداشت ۱۴ و ۱۵ خرداد در مشهد بازدید تولیت آستان قدس رضوی از پروژه‌های عمرانی حرم امام‌رضا(ع) بارگاه منور رضوی، غرق در ماتم و نیایش در سوگ شهادت ثامن‌الحجج(ع) «انتظار»؛ سرمایه بشر برای ساخت جامعه مهدوی دکتر حسن انصاری: راه اصلاح و نوگرایی دینی از فقه و اجتهاد فقهی شروع می‌شود ارائه خدمات ویژه به زائران در مسیر‌های منتهی به حرم امام‌رضا(ع) صحن و بارگاه ملکوتی رضوی در روز زیارتی امام‌رضا (ع) رنگ عزا به خود گرفت | چرا ماه ذی‌القعده را ماه امام‌رضا (ع) می‌نامند؟ ویژه برنامه‌های حرم مطهر رضوی در روز زیارتی امام رضا (ع) اعلام شد آداب بیست و سوم ذی القعده روز مخصوص زیارتی امام رضا (ع) + اعمال و ادعیه «شب شعر مکتب خدمت» نقش تبیینی در شناخت چهره شهید جمهور دارد ویژه برنامه‌های حرم امام رضا (ع) در روز زیارتی شنبه (۱۲ خرداد ۱۴۰۳) تلاش برای نجاتِ اسناد شهدای دفاع مقدس
سرخط خبرها

آخرین سلام

  • کد خبر: ۱۴۸۴۳۳
  • ۱۲ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۸:۲۰
آخرین سلام
علیرضا حیدری - روزنامه‌نگار

قطار که از روی پل خیابان طبرسی رد می‌شد، آخرین سلامش را داد. پیرمرد هم خوشحال بود و هم غمگین. او و همسرش اولین بار بود که به مشهد و زیارت امام رضا (ع) آمده بودند و این کم خوشحالی نداشت. از طرفی سن و سالی از آن‌ها گذشته بود و حدس می‌زدند، دیگر توفیق زیارت پیدا نخواهند کرد و همین فکر بس بود تا غم و غصه‌ای در جانشان بنشیند.

همسرش چندان حرفی نمی‌زد و فقط چشمان نمناکش نشان می‌داد حس غریب و در عین حال شیرینی دارد،  اما پیرمرد زبان گویایی داشت و در آن شب سرد زمستانی، کوپه را گرم کرده بود. می‌گفت که در روستایی حوالی شیراز زندگی می‌کند و دو پسر دارد به نام‌های غلامرضا و علیرضا. می‌گفت: با این نام گذاری سعی کرده ام دینم را به آقا ادا کنم و بگویم از این راه دور به یادتان هستم امام رضا (ع).

از کوپه شهر را زیر چشم گرفته بود و گاهی دورنمایی از گنبد و گلدسته را می‌دید. با دیدن گنبد، ذوق زده می‌شد و همسرش را هم در این ذوق زدگی شریک می‌کرد. قطار سرعش را بیشتر می‌کرد و مشهد لحظه به لحظه دورتر می‌شد؛ تا اینکه دیگر نشانی از شهر پیدا نبود. پیرمرد آهی کشید و روی صندلی اش نشست.
دست خودش نبود؛ بغضش ترکید و دقایقی زار گریست و هم کوپه‌ای هایش آرامش کردند. پیرمرد ذره ذره، آرام گرفت.
نطقش باز شد و خاطراتی را پشت سر هم تعریف کرد. در میان این خاطرات، از دو خاطره‌ای گفت که در دوره میان سالی برای سفر به مشهد برنامه ریزی کرده بودند و سر نگرفته بود.

می‌گفت: دیگر امیدی برای سفر به مشهد نداشتیم و می‌دانستیم که حسرت این زیارت به دلمان خواهد ماند تا اینکه فردی نیکوکار آرزویمان را برآورده کرد و حالا شهد شیرین زیارت را چشیده بودند.
قطار می‌رفت و شب به نیمه می‌رسید. پیرمرد و پیرزن مهربان به خواب رفته بودند. من برای پوشش خبری جشنواره فیلم فجر می‌رفتم، در دهه فجر پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ۱۳۸۲.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->